معنی اسم چهرآرا

خانه با حضور او جان می گیرد؛ انگار نوری پنهان از درونش می تابد و فضا را نرم و دلنشین می کند. مادر هر بار که نگاهش می کند، حس می کند زیبایی می تواند بی صدا باشد، آرام باشد و بی هیچ تلاشی دل را ببرد. بودنش، نظم لطیفی به روزها می دهد؛ مثل تصویری که ناگهان کامل می شود.

چشمانش قصه گو هستند، حتی وقتی حرفی نمی زند. در نگاهش آرامشی هست که خستگی را از دل مادر بیرون می برد. لبخندش ساده است، اما همان سادگی، جهان را مهربان تر می کند. هر حرکتش نشانی از لطافتی درونی دارد که نه آموخته شده و نه تقلیدی است.

کنار مادر که می نشیند، زمان رنگ دیگری می گیرد. لحظه ها کش می آیند و آرام می شوند، درست مثل عصرهای روشن و بی دغدغه. حضورش وعده ای است برای زیبایی ماندگار؛ زیبایی ای که دیده می شود، اما بیش از آن، احساس می شود و در دل می ماند.