معنی اسم پریشاد

وقتی نخستین بار نگاهش به نگاهت گره خورد، انگار نوری لطیف در عمق جانت شکفت؛ نوری که نه از خورشید می آمد و نه از چراغی در اتاق، بلکه از دل کوچک موجودی که آرام در آغوشت می تپید. چنان حس سبکی در هوای خانه جاری شد که گویی نسیمی از لطافت، پرده های دل را کنار زد و جهان را روشن تر کرد. از همان لحظه دانستی که زندگی، معنایی تازه یافته است.

لبخند کوچکش شبیه لرزش آرام جویباری ست که بر دل سنگ می نشیند و آن را نرم می کند. صدای خنده های کوتاهش، آمیخته ای از پاکی و شادمانی ست؛ چیزی که حتی روزهای سخت را هم به آغوش روشنایی می سپارد. هر بار که انگشتان کوچکش را دور دستت حلقه می کند، بی اختیار حس می کنی که مهربانی، بزرگ ترین نیروی جهان است؛ نیرویی که تنها مادران با عمق جان آن را درک می کنند.

او با حضور کوچکش، رنگی تازه به روزهایت می بخشد؛ رنگی که میان مهر و آرامش حرکت می کند و تو را دعوت به لمس آینده ای روشن تر می نماید. هر قدمی که در مسیر رشد برمی دارد، درونت شعله ای از امید روشن می شود؛ امید به فردایی سرشار از زیبایی و آرامش. این کوچولوی دوست داشتنی آمده تا فصل تازه ای را در زندگی ات آغاز کند؛ فصلی که در آن عشق، پررنگ ترین واژه است.