معنی اسم پانی

لحظه ای که صدای نفس های آرامش را شنیدی، انگار همه چیز شکل دیگری گرفت. دل تو مثل ساحلی شد که موجی آرام بر آن نشسته باشد؛ بی صدا، اما پُر از زندگی. حضورش روحی تازه به خانه دمید؛ مثل آب شفافی که از دل کوه می جوشد و راهش را میان سنگ ها پیدا می کند. آرام و روان، اما پرقدرت و پرمعنا.

چشمان کوچکش عمقی دارد که تو را به سکوتی روشن دعوت می کند؛ سکوتی که شبیه لحظه رسیدن موج به ساحل است، لطیف و خیال انگیز. هر خنده اش مانند خطی روشن است که روی آب می رقصد و تو را به دنیایی می برد که در آن، هیچ غمی جایی ندارد. گاهی حس می کنی تمام زنگارهای دل با حضور او شسته می شود و احساست زلال تر از همیشه برمی گردد.

او شیوه تازه ای از جریان داشتن را یادت می دهد؛ اینکه زندگی همیشه راهش را پیدا می کند، که مهربانی از دل کوچک ترین لحظه ها سرچشمه می گیرد، و اینکه عشق، مثل آب، همیشه راهی برای رسیدن به قلب ها دارد. با بودنش، روزهایت روان تر، آرام تر و پُر از نغمه هایی می شود که فقط مادران می فهمند.