معنی اسم شفق

غروب که رنگ های گرم و آرام روی آسمان می نشینند، حضور او نیز با همان لطافت، خانه را رنگ آمیزی می کند. آرامشش مانند نوری است که میان ابرهای نرم پنهان شده و آهسته بر دل ها می تابد. مادر با دیدنش، احساسی شبیه آرامش پایان روز را تجربه می کند؛ آرامشی که خستگی ها را می شوید.

وقتی می خندد، زندگی مانند آسمان نیمه گرگ ومیش، درخشی گرم می گیرد. صدایش همچون وزش آهسته باد عصرگاهی است؛ بادی که بوی زمین تازه را با خود دارد. قدم های کوچکش ریتمی آرام دارد که گویی مرز میان روز و شب را نرم می کند. در نگاهش گرمایی پنهان است؛ گرمایی که دل مادر را روشن می کند.

وقتی در آغوش مادر می نشیند، جهان رنگ دیگری پیدا می کند؛ انگار زمان هم لحظه ای مکث می کند تا این آرامش ثبت شود. او مانند نوری میان آسمان گرم و شب آرام است؛ حضوری که زندگی را روشن، نرم و دلنشین نگه می دارد.