معنی اسم شادلی

روزی که او آمد، جهان رنگ دیگری گرفت. خنده هایش مانند نسیمی بود که غم را از دل ها می برد و جای آن را با آرامش پر می کرد. صدای نفس های کوچکش، نغمه ای از امید شد و نگاهش، در دل مادر ریشه دواند. او کودک نور است؛ آرام اما پر از زندگی.

در هر حرکتش نوعی از بی ریایی موج می زند، گویی آمده تا یادآور مهر و صداقت باشد. قلب کوچکش به نرمی می تپد و هر تپش، نوایی از عشق به همراه دارد. خانه با حضور او روشن تر است و دیوارها از خنده های کودکانه اش گرما گرفته اند.

شاید روزی بزرگ شود و پا به دنیای وسیع تری بگذارد، اما همان روح لطیف و خندان در او زنده می ماند. مادر هر بار که چشمان او را می بیند، احساس می کند دنیا هنوز جایی برای مهربانی دارد؛ جایی که در دل این کودک ادامه پیدا کرده است.