معنی اسم نور

گاهی، پیش از آنکه صدای گریه ای در اتاق بپیچد، نوری در دل مادر روشن می شود. حضوری آرام و شفاف، مثل طلوعی بی صدا، زندگی ات را از نو معنا می کند. این حس، شبیه درخشش اولین ستاره ای ست که در دل شب پدیدار می شود و جهان را کمی روشن تر می سازد، فقط برای تو.

تو در پی واژه ای بودی که زیبایی اش در سادگی اش باشد؛ واژه ای کوتاه، اما ژرف، که معنایش از عمق جان بجوشد. چیزی که در هر زمان، از دل تاریکی عبور کند و روشنی به همراه بیاورد. آوازی درونی، که هر بار بر زبان می آید، دلت را گرم تر می کند و نگاهت را مهربان تر.

این انتخاب، تنها یک نام نبود؛ ادای دِینی بود به احساسی که در شب های بیداری ات، تو را آرام می کرد. نامی که انگار خودش آمده بود تا انتخاب شود، تا بماند، تا بدرخشد. چیزی که همیشه با او خواهد بود، در واژه ها، در نگاه ها، در خاطره ها.