
سندرم استکهلم در کودکان، نوعی سازوکار روانی برای کنار آمدن با موقعیت های اسارت یا آزارگری است. در این وضعیت، کودک به مرور زمان احساسات مثبتی نسبت به فردی که او را در اسارت یا شرایط سوءاستفاده قرار داده، پیدا می کند.در این مقاله در مورد این اختلال روانی در کودکان توضیح خواهیم داد.
سندرم استکهلم در کودکان در چه مواردی دیده می شود؟
این اختلال روان شناختی در انواع مختلفی از موقعیت ها دیده می شود، از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- کودک آزاری یا بدرفتاری با کودکان
- سوءاستفاده مربی از ورزشکار نوجوان
- روابط عاطفی همراه با خشونت و کنترل گری
- قاچاق انسان و کودک
درمان سندرم استکهلم در کودکان معمولا شامل روان درمانی (که به آن گفتاردرمانی یا مشاوره روان شناختی هم گفته می شود) و در صورت نیاز، تجویز دارو توسط روان پزشک است.
سندرم استکهلم چگونه عمل می کند؟
سندرم استکهلم یک واکنش روان شناختی به اسارت است. فردی که به این سندرم دچار شده، به جای تنفر، یک پیوند روانی با فردی که او را گروگان گرفته یا به او آسیب رسانده، برقرار می کند و به تدریج با او همدلی می نماید.
در گذشته، این اصطلاح فقط برای موقعیت های گروگان گیری استفاده می شد، اما اکنون در مورد انواع دیگر آسیب های روانی نیز به کار می رود؛ مواردی که در آن ها، نوعی ارتباط روانی و عاطفی میان کودک یا قربانی و فرد سوءاستفاده گر شکل می گیرد.
بسیاری از متخصصان روان پزشکی معتقدند که احساسات مثبت قربانی نسبت به فرد آزارگر، در واقع پاسخی روانی و مکانیزمی دفاعی برای زنده ماندن در موقعیت آسیب زا است. این احساسات ممکن است روزها، هفته ها یا حتی سال ها در ذهن فرد باقی بماند و بر نحوه تفکر و رفتار او اثر بگذارد.
اختلالات روانی مرتبط با سندرم استکهلم در کودکان
سندرم استکهلم در کودکان اغلب با برخی دیگر از اختلالات روان شناختی همراه یا مشابه است که عبارت اند از:
- پیوند روانی ناشی از تروما (Trauma bonding): نوعی وابستگی شدید که میان کودک و فرد آزارگر ایجاد می شود و اغلب باعث می شود کودک نتواند از رابطه خارج شود.
- درماندگی آموخته شده (Learned helplessness): حالتی که کودک احساس می کند تلاش برای تغییر یا فرار بی فایده است، چون بارها شکست خورده یا سرکوب شده.
- سندرم فرد کتک خورده (Battered person syndrome): نوعی اختلال که در آن، کودک یا بزرگسال در برابر رفتارهای خشونت آمیز مکرر تسلیم می شود و حتی از فرد آسیب زننده دفاع می کند.
سندرم استکهلم چگونه نام گذاری شد؟
این اصطلاح برای نخستین بار پس از یک حادثه واقعی در سال 1973 در شهر استکهلم، پایتخت سوئد به کار رفت. در آن سال، طی یک سرقت مسلحانه از یک بانک، چند نفر از کارمندان بانک برای مدت شش روز به گروگان گرفته شدند. در طول این مدت، یک درگیری شدید میان پلیس و سارقین شکل گرفت.
نکته عجیب ماجرا این بود که برخی از کارمندان گروگان شده، در طول این شش روز، به جای تنفر از گروگان گیران، احساسات مثبتی نسبت به آن ها پیدا کردند. آن ها شروع به همدلی با افراد مسلح کردند و بعد از آزاد شدن نیز حاضر نشدند علیه آن ها در دادگاه شهادت بدهند. حتی برخی از این گروگان ها برای تأمین هزینه های وکیلِ مدافعِ آن گروگان گیران، پول جمع کردند!
در پی این اتفاق، یک روان پزشک و جرم شناس که روی این پرونده تحقیق می کرد، واژه “سندرم استکهلم” را برای توصیف این نوع وابستگی عاطفی میان قربانی و فرد متجاوز ابداع کرد.
چشم انداز و پیش آگهی سندرم استکهلم در کودکان
وضعیت بهبودی کودکانی که دچار سندرم استکهلم هستند چگونه است؟
اول از همه باید بدانیم که بیشتر افرادی که تجربه سوءاستفاده، تروما یا اسارت را داشته اند، لزوما دچار سندرم استکهلم نمی شوند. سندرم استکهلم در کودکان و بزرگسالان، واکنشی روانی نادر است که تنها در تعداد محدودی از قربانیان شرایط آسیب زا بروز می کند.
با این حال، خبر خوب این است که روان درمانی یا گفتاردرمانی می تواند به بهبودی کمک کند. چه کودک شما و چه یکی از عزیزانتان به این وضعیت دچار شده باشد، کمک گرفتن از یک روان شناس یا مشاور آشنا به تروما می تواند به بازسازی سلامت روان و حرکت به سوی زندگی بهتر کمک زیادی کند.
درمان سندرم استکهلم در کودکان می تواند شامل موارد زیر باشد:
- یادگیری شیوه های سالم برای کنار آمدن با تروما
- درک بهتر احساسات شکل گرفته نسبت به فرد آزارگر
- کاهش اضطراب، افسردگی یا حس گناه از طریق گفتگو و درمان شناختی-رفتاری
- در صورت لزوم، دارو درمانی برای بهبود خواب، خلق وخو و عملکرد عمومی
آیا سندرم استکهلم در کودکان فقط مخصوص گروگان گیری است؟
اگرچه این سندرم نامش را از حادثه گروگان گیری در یک بانک در استکهلم گرفته، اما رفتارها و احساساتی مشابه با آن در قربانیان انواع دیگر تروما نیز دیده می شود.
این اختلال روانی می تواند در قربانیانِ شرایط زیر نیز ایجاد شود:
- سوءاستفاده جنسی، جسمی یا روانی: فرد قربانی ممکن است نسبت به آزارگر خود احساس همدلی یا وابستگی پیدا کند.
- کودک آزاری: کودک ممکن است به جای ترس یا نفرت، به والد یا مراقب آزاردهنده خود علاقه مند شود.
- سوءاستفاده مربی از ورزشکار نوجوان: مانند مواردی که نوجوانان تمرین های شدید و آسیب زا را می پذیرند، چون فکر می کنند مربی خیر و صلاح آن ها را می خواهد.
- قاچاق جنسی کودکان یا نوجوانان: که در آن، قربانی نه تنها به قاچاقچی وابسته می شود، بلکه گاهی از او دفاع هم می کند.
در تمام این موارد، سندرم استکهلم در کودکان می تواند به صورت پنهان و پیچیده ظاهر شود و تشخیص آن برای والدین، معلمان و حتی درمانگران دشوار باشد.
سخنی از نی نی تینی
سندرم استکهلم در کودکان در اصل نوعی سازوکار مقابله ای روانی است. به جای اینکه کودک یا فرد آسیب دیده نسبت به آزارگر خود احساس ترس، وحشت یا دشمنی داشته باشد، ممکن است به مرور زمان احساس همدردی یا حتی محبت نسبت به او پیدا کند.
اگر شما یا فرزندتان تجربه چنین شرایطی را داشته اید، باید بدانید که این احساسات مثبت الزاما نشانه ضعف یا اشتباه نیستند. بلکه این ها واکنش هایی طبیعی و قابل درک در برابر آسیب ها و فشارهای شدید هستند که برای حفظ بقا شکل گرفته اند. درمانگران و مشاوران سلامت روان می توانند با صبوری، تخصص و حمایت، به شما یا فرزندتان کمک کنند تا این وضعیت را پشت سر بگذارید، احساسات خود را بهتر درک کنید و مسیر درمان را طی کنید.
اگر تجربه ای درباره مواجهه با سندرم استکهلم در کودکان داشته اید، یا سوالی در این زمینه ذهن شما را مشغول کرده، خوشحال می شویم آن را با ما در میان بگذارید. اشتراک گذاری تجربیات می تواند به دیگر والدین کمک کند تا نشانه ها را زودتر تشخیص دهند و به موقع اقدام کنند.